شکلات خانواده

انتظار

 سلام مامانی من .سلام نفسم .امروز واست وبلاگ درست کردم تا  یادگاری بمونه .حالا که دارم اینا رو می نویسم تو توی شکمم تکون می خوری و من حس خوبی دارم
23 ارديبهشت 1392

واکسن کزاز

سلام مامانی امروز هفته 32 بارداری منه رفتم بهداشت واکسن کزاز زدم تا هردو مون به امید خدا سالم بمونیم .راستش دستم درد می کنه و نمی تونم روش بخوابم .اما تمام اینا چیزی از اشتیاق بارداری کم نمی کنه .عزیز دلم وقتی امروز صدای قلبتو می شنیدم خدارو شکر کردم از اینکه سالمی .دوستت دارم خیلی و این حس هر روز در من افزایش میابه 
23 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

الان که وبلاگتو دیدم احساس کردم عاشق تر شدم هر روز برای اومدنت لحظه شماری میکنم ای معجزه ی خداوند. همیشه یادت باشه یه خاله داری که ترو تا سر حد جنون دوست داره.عاشقانه منتظرتم زیبا خلقت خدا
23 ارديبهشت 1392

عرق بهار

سلام مامانی عزیزم دیروز مامان بزرگ و بابا بزرگ اومدن خونه ما تا عرق بهار بگیریم راستش همه میگن این ماه آخر باید عرق بهار بخورم تا خدایی نکرده زردی نگیری و یا وقتی که بدنیا اومدی اگه زردی داشتی با عرق بهار برطرف شه . مامان بزرگ خیلی خیلی خسته شد بابا بزرگ هم با اینکه مریضه و خونه کسی  نمی ره اما بخاطر من و تو اومد و تا امروز غروب موندن .اینا رو می نویسم تا همیشه سپاسکذار اونها باشی حتی اگه روزی نبودن . عکس مامان بزرگ بابا بزرگ را واست می زارم    ...
23 ارديبهشت 1392

ماه آخر

مامانی عزیزم این ماه آخر عجیب استرس دارم حواسم به تمام حرکاتت هست هر هفنته تو اینترنت می خونم که چه تغییری کردی . همه منتظر تو هستن خواهر ت همیشه سرشو می زاره رو شکمم و تو رو می بوسه خاله ها و دختر خاله ها هم همیشه دست می زارن تا تکونهای تو رو حس کنن .عمه ها زنگ می زنن حالتو می پرسن و به نوعی همه منتظرنن تا تو به امید خدا زود تر بیایی. 
23 ارديبهشت 1392

بزودی

سلام مامانی عزیزم .اگه خدا بخواد تا 6 روز دیگه بدنیا میای .من و همه خانواده و دوستان روز شماری می کنیم تا تو رو هرچه زودتر ببینیم .روزها برایم به سختی میگذره خاله مرضیه الان 2 روز میاد و کارامو می رسه تا من بیشتر استراحت کنم .همه اینها بخاطر توست .بخاطر وجود نازنینت .
23 ارديبهشت 1392

نصیحت

محمد عزیزم نمی دونم موفعی که تو بزرگ شدی من هستم یا نه یا حتی سعادت دیدن روی ماهت و دارم یا نه . ماممانی من ازت می خواهم همیشه یک انسان درستکار باشی و بر خلاف انسانیت رفتار نکنی .واست یک شعر می زارم که واسم جالبه این شعر مهدی سهیلی به پسرش سهیله من واست می زارم چون به این تکه های شعر اعتقاد دارم.دلم می خواد مو به مو روش زوم کنی .فدایت مامان دراين سامان بغيرازشوروشرنيست شرافت جزبدست سيم و زرنيست   شرف،هرگز خريداري ندارد درستي،هيچ بازاري ندارد   همه دام و دد يك سر دو گوشند همه گندم نما وجو فروشند   «عبادت» جاي خودرا بر «ريا»داد صفا و راستگويي از ...
23 ارديبهشت 1392
1